قرقرۀ سکانrudder tackleواژههای مصوب فرهنگستانهریک از قرقرههایی که به زنجیرهای سکان متصل است و هنگامی که اتصالات سکان شکسته است، در مهار سکان یا دستهسکان از آنها استفاده میشود
طناب قرقرۀ سکانrudder pendantواژههای مصوب فرهنگستانیکی از دو طناب سیمیای که طوری نصب شده است که در موارد اضطراری بتوان زنجیر سکان را به پاشنه محکم کرد
قِرقِرۀ نخگویش کرمانشاهکلهری: qeřqeřa گورانی: bakra سنجابی: bakra کولیایی: bakra زنگنهای: bakra جلالوندی: bakra زولهای: bakra کاکاوندی: bakra هوزمانوندی: bakra
قرقرۀ بافۀ ناقلstraw drumواژههای مصوب فرهنگستانقرقرۀ کوچکی بر روی داربَر که بافۀ ناقل از روی آن میگذرد متـ . قرقرۀ کابل ناقل
آستینۀ سکانrudder bushingواژههای مصوب فرهنگستاناستوانهای فلزی و توخالی، معمولاً برنجی، که دورتادور خار لولای سکان قرار دارد
پلاتوواژهنامه آزادسکانسی از گزارش نلویزیونی است که خبرنگار با قرار گرفتن در مقابل دوربین به صورت مستقیم با بیننده سخن می گوید. پلاتو را می توان امضای خبرنگار در پای گزارش تلقی کر
دنبالچة مازهkeel pieceواژههای مصوب فرهنگستانبخش انتهایی جایگاه سکان که پیشتر از جایگاه پروانه قرار دارد و کارکرد آن استحکام بخشی بیشتر به انتهای مازه است
سکان میانمحورbalanced rudder, equipoise rudderواژههای مصوب فرهنگستانسکانی که محور آن طوری نصب شده است که 12 تا 20 درصد سطح تیغۀ سکان در جلوی محور قرار دارد تا فشار آب در دو طرف محور را متعادل کند