قرطاسیةلغتنامه دهخداقرطاسیة. [ ق ِ سی ی َ ] (ع ص ) سپید بی آمیغ. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). گویند: دابة قرطاسیة. (منتهی الارب ).
قَاسِيَةًفرهنگ واژگان قرآنبا قساوت - سخت ("قَاسِيَةً" اسم فاعل از ماده قسي است و اين ماده به معناي سفتي و سختي است ، و قساوت قلب از قسوت سنگ که صلابت و سختي آن است گرفته شده ، و قلب قسي
کاغذلغتنامه دهخداکاغذ. [ غ َ ] (اِ) کلمه ٔ فارسی است . (فیروزآبادی ) (منتهی الارب ) . قرطاس . (دهار) (ترجمان القرآن ). ورق . درج . (منتهی الارب ). بیاض . ورقه . طِرس .چنین گفت ر
قَاسِيَةًفرهنگ واژگان قرآنبا قساوت - سخت ("قَاسِيَةً" اسم فاعل از ماده قسي است و اين ماده به معناي سفتي و سختي است ، و قساوت قلب از قسوت سنگ که صلابت و سختي آن است گرفته شده ، و قلب قسي
قرائةلغتنامه دهخداقرائة. [ ق ِ ءَ ] (ع مص ) خواندن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خواندن قرآن . (منتهی الارب ). تهانوی گوید: قرائت علمی است که در آن از صورتهای نظم کلام خدای