قرادلغتنامه دهخداقراد. [ ق َرْ را ] (ع ص ) نگاهدارنده ٔ کپی و میمون . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
قرادلغتنامه دهخداقراد. [ ق ُ ] (ع اِ) سر پستان . || سر سوراخ نره ٔ اسب . || کنه . ج ، قِردان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
غرادلغتنامه دهخداغراد. [ غ ِ ] (ع اِ) ج ِ غَراد و غَرادة و غَرد و غَردة و غِرد و غِردة و غَرَد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به کلمات مذکور شود.
غرادلغتنامه دهخداغراد. [ غ َ ] (ع اِ) صنفی از سماروغ . غرادة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضرب من الکماءة. ج ، غِرَدة، غِراد. (اقرب الموارد). نوعی قارچ . رجوع به غرادة شود.
غرادلغتنامه دهخداغراد. [ غ َرْ را ] (اِخ ) (الَ ...) لقب ابوبکر لبیدبن الحسن بن عمر است . وی از اهل بغداد و شیخ صالحی بود و در شارع دارالرفیق سکونت داشت . ثابت بن بندار بقال و ا
قرادیدلغتنامه دهخداقرادید. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قَردَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردد شود. || ج ِ قَردیدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردیدة شود.
قراداغلغتنامه دهخداقراداغ . [ ق َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) کوه سیاه و قراطاق به طاء مهمله نیز آمده . (آنندراج ).
قرادایلغتنامه دهخداقرادای . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشخور، بخش رزن شهرستان همدان . واقع در 36000 گزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن کنار راه مالرو قلقل آباد به ده دوان . موقع جغر
قراددلغتنامه دهخداقرادد. [ ق َ دِ ] (ع اِ) ج ِ قَرْدَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به قردد شود.
قرادیدلغتنامه دهخداقرادید. [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قَردَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردد شود. || ج ِ قَردیدة.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قردیدة شود.
قراداغلغتنامه دهخداقراداغ . [ ق َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) کوه سیاه و قراطاق به طاء مهمله نیز آمده . (آنندراج ).
قرادایلغتنامه دهخداقرادای . [ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشخور، بخش رزن شهرستان همدان . واقع در 36000 گزی جنوب خاوری قصبه ٔ رزن کنار راه مالرو قلقل آباد به ده دوان . موقع جغر
قراددلغتنامه دهخداقرادد. [ ق َ دِ ] (ع اِ) ج ِ قَرْدَد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به قردد شود.