145 مدخل
۱. خشکسالی و نایاب شدن و کمیاب شدن خواربار.
خشکسالی، کمیابی، نایاب
تنگسالی، خشکسالی، غلا، قحطزار
famine
جوع , مجاعة
kıtlık
روزگار قحطی و خشکسالی – روزگار گرسنگی و فقر
( ~. قَ) ( اِ.) کنایه از: کمیابی آدم های شایسته و کارآمد.
قحطی
قحطی، قحط و غلا، تنگ سالی، کمیابی
قحطی ایرلندی