قجقلغتنامه دهخداقجق . [ ] (اِخ ) (زمین ...) این سرزمین در شمال فندرسک قرار دارد. رابینو در کتاب مازندران و استراباد آرد: فندرسک محدود است از مغرب به نهر سرخ محله تا سنگر کبودجا
قجقجةلغتنامه دهخداقجقجة. [ ق َ ق َ ج َ ] (ع اِ) بازی است که آن را عظم وضاح نیز نامند. (منتهی الارب ). یک نوع بازی است مر تازیان را. (ناظم الاطباء).
قجقجةلغتنامه دهخداقجقجة. [ ق َ ق َ ج َ ] (ع اِ) بازی است که آن را عظم وضاح نیز نامند. (منتهی الارب ). یک نوع بازی است مر تازیان را. (ناظم الاطباء).
قلعه ٔ خان ببینلغتنامه دهخداقلعه ٔ خان ببین . [ ق َ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) موضعی است در استرآباد. رابینو آرد: آب شیرآباد که چقلی هم نام دارد و از میان قلعه ٔ خان ببین و جلگه قره طغان و سپس از
طاق تاجکیلغتنامه دهخداطاق تاجکی . [ ق ِ ج َ ] (اِخ ) ظاهراً نام طاقی و دروازه ای بوده است به ری چه در کتاب النقض آمده است : و در شهر ری خادم و ابوالقاسم عبودیه و ابوالقاسم شوّاء و غی
دازلغتنامه دهخداداز. (اِخ ) نام یکی از طوایف ترکمن در شمال خراسان ، در سرحد ایران با ترکستان شوروی . این طایفه از قبیله ٔ یموت هستند. تیره ٔ داز به افسانه هایی اعتقاد و افتخار