قبله گاه مجوسلغتنامه دهخداقبله گاه مجوس . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بمعنی قبله ٔ زردشتیان است که کنایه از آتش باشد. (برهان ). رجوع به قبله ٔ زردشتیان شود : ز دیگر طرف سر
قبلةلغتنامه دهخداقبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک دربند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (معجم البلدان ).
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و
قبلهیلغتنامه دهخداقبلهی . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ترکه در بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز. 185هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان ، کنار شوسه ٔ مسجدسلیمان به اهواز واقع و موقع جغرافیایی آن کوهستانی گرمسیر و مالاریائی است . سکنه ٔ 18
سرخ رولغتنامه دهخداسرخ رو. [ س ُ ] (ص مرکب ) سرخ روی . که رخ وی سرخ باشد. که رخ سرخ دارد : ز دیگر طرف سرخ رویان روس فروزنده چون قبله گاه مجوس . نظامی .همه سرخ رویند و پیروزه چشم ز شیران نترسند هنگام خشم . نظ
گاهلغتنامه دهخداگاه . (اِ) عصر. دوره . زمان : و از خلق نخست که را آفرید از گاه آدم تا این زمانه . (ترجمه ٔ طبری بلعمی ).چنین تا بگاه سکندر رسیدز شاهان هر آنکس که آن تخت دید. فردوسی .باده ای چون گلاب روشن و تلخ مانده در خم ز گا
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و
قبلهفرهنگ فارسی عمید۱. جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز میخوانند.۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو میکنند.۳. کعبه؛ خانۀ کعبه.
دره قبلهلغتنامه دهخدادره قبله . [ دَرْ رَ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج . واقع در 59هزارگزی شمال باختری دیواندره و 12هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ دیواندره به سقز با 20
چاهو قبلهلغتنامه دهخداچاهو قبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس که در 100 هزارگزی باختر قشم ، سر راه مالرو قشم به باسعید واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چاه و آب باران ،
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و