قبض رسید پُستcertificate of posting, receipt of mailing, certificate of mailing, bulletin de dépôt (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانمدرکی که برای مشتری صادر میشود و در آن تاریخ پُستسپاری اقلام پُستی و مبلغ پرداختی گواهی میشود
رسیدلغتنامه دهخدارسید. [ رَ / رِ ] (مص مرخم ) رسیدن . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). وصول . (یادداشت مؤلف ). || وصول اشیاء مرسوله . (لغت محلی شوشتر، نسخه
واصل خطلغتنامه دهخداواصل خط. [ ص ِ خ َ ] (اِ مرکب ) قبض رسید. قبض وصول . یافته بر وزن بافته قبض الوصول و حجت و واصل خط را گویند. (برهان ).
یافتهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دستاورد: یافتههای پزشکی.۲. (اسم) [قدیمی] قبض رسید.۳. [قدیمی] پیداشده؛ بهدستآمده.
الواصللغتنامه دهخداالواصل . [ اَل ْ ص ِ ] (ع اِ) کلمه ای که بدان قبضهای رسید آغاز میشد، الواصل بتوسط فلان . مبلغ یا مقدار فلان . (یادداشت مؤلف ).- قبض الواصل ؛ قبض رسید.
دریافتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ریافت، وصول، رسید، برداشت، اكتساب، اخذ بار عام، پذیرش دریافت پول، دخل قبض رسید، رسید، فیش، قبض، مفاصا، برگۀ واریز، اعلامیۀ واگذاری، تأیید پر