قالبیلغتنامه دهخداقالبی . [ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) هرآنچه در قالب شده باشد. (ناظم الاطباء). ریختگی . (ناظم الاطباء): کره ٔ قالبی . پنیر قالبی . ماست قالبی ؛ ماستی ستبر و زفت ، مقابل کوزه ای . || قلاّبی . غیراصلی . بدلی : کسی که فرق ن
قالبی بالالغتنامه دهخداقالبی بالا. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان هوبان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی جنوب باختری ماسور و کنار باختر شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل مالاریائی است . 150</s
قالبی پائینلغتنامه دهخداقالبی پائین . [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان هوبان بخش ویسیان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی جنوب باختری ماسور و کنار باختر شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک واقع است . موقع جغرافیائی آن تپه ماهور مالاریائی است . 100
قالبیلغتنامه دهخداقالبی . [ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) هرآنچه در قالب شده باشد. (ناظم الاطباء). ریختگی . (ناظم الاطباء): کره ٔ قالبی . پنیر قالبی . ماست قالبی ؛ ماستی ستبر و زفت ، مقابل کوزه ای . || قلاّبی . غیراصلی . بدلی : کسی که فرق ن
قالبیلغتنامه دهخداقالبی . [ ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) هرآنچه در قالب شده باشد. (ناظم الاطباء). ریختگی . (ناظم الاطباء): کره ٔ قالبی . پنیر قالبی . ماست قالبی ؛ ماستی ستبر و زفت ، مقابل کوزه ای . || قلاّبی . غیراصلی . بدلی : کسی که فرق ن
بستهبندی خمیر کاغذی قالبیmoulded pulp packaging/ molded pulp packagingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بستهبندی از جنس مواد خمیری دارای الیاف سلولوزی زیاد که با قالبگیری شکل داده میشود
تفکر قالبیstereotypingواژههای مصوب فرهنگستانپیشداوری دربارۀ اینکه عضو یک گروه خاص ویژگیهای ظاهری مشترکی با گروه دارد، بدون آنکه اطلاعات واقعی از همسانی آن فرد با گروه داشته باشیم