قاطیلغتنامه دهخداقاطی .(از ترکی ، ص ) مخلوط. درآمیخته . رجوع به قاتی شود.- قاطی کردن ؛ مخلوط کردن . درهم کردن . آمیختن . درآمیختن . رجوع به قاتی کردن شود.
قاتیفرهنگ انتشارات معین[ تر - فا. ] (ص .) 1 - مخلوط ، درهم . 2 - مجازاً خیلی صمیمی ، دوستان خیلی نزدیک .
قاطی پاطی شدنلغتنامه دهخداقاطی پاطی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخلوط شدن . (فرهنگ رازی ). رجوع به ترکیب قاتی پاتی شدن شود.
قاطی پاطیلغتنامه دهخداقاطی پاطی . (ص مرکب ، از اتباع ) درهم و برهم . مخلوط بی تناسب . رجوع به قاتی پاتی شود.