قاروره ٔ برجلغتنامه دهخداقاروره ٔ برج . [ رو رَ / رِ ی ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قاروره که از برج اندازند (آنندراج ) : فلک قاروره ٔ برجت شد ای ماه سماقدران ملک پروانه ٔ نورت شد ا
قَارُونُفرهنگ واژگان قرآننام فردي از قوم موسي علي نبينا و عليه السلام که پسر عمو يا پسر خاله حضرت نيز بوده است و پس از اينکه به ثروتي مي رسد که حمل کليدهاي گنجهايش گروهي تنومند را خسته
قاروره ٔ برجلغتنامه دهخداقاروره ٔ برج . [ رو رَ / رِ ی ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قاروره که از برج اندازند (آنندراج ) : فلک قاروره ٔ برجت شد ای ماه سماقدران ملک پروانه ٔ نورت شد ا
قَارُونُفرهنگ واژگان قرآننام فردي از قوم موسي علي نبينا و عليه السلام که پسر عمو يا پسر خاله حضرت نيز بوده است و پس از اينکه به ثروتي مي رسد که حمل کليدهاي گنجهايش گروهي تنومند را خسته
قارونلغتنامه دهخداقارون . (اِخ ) قارون عموزاده ٔ موسی صورتی زیبا داشت و در حفظ تورات از بیشتر بنی اسرائیل مقدم بود. ولی در جاه طلبی افراط میکرد و از بخل و حسد سهمی سرشار داشت و ه