قابوسنامهلغتنامه دهخداقابوسنامه . [ م َ / م ِ ] (اِخ ) نام کتابی است در اخلاق تألیف عنصر المعالی کیکاوس بن اسکندربن قابوس بن وشمگیربن زیار و تألیف آن به سال 475 هَ . ق . است . این کتاب مکرر به طبع رسیده ، از جمله درایران هفت بار
هم مانندلغتنامه دهخداهم مانند. [ هََ ن َن ْ ] (ص مرکب )همانند. ماننده به یکدیگر : دانش جستن برتری جستن باشد بر همسران و هم مانندان . (قابوسنامه ).
کاربندیلغتنامه دهخداکاربندی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل و کیفیت کاربند : و مبادا که دل تو از کاربندی این کتاب بازماند. (قابوسنامه ).
گوسفنددارلغتنامه دهخداگوسفنددار. [ ف َ ] (نف مرکب ) که گوسفند دارد و تربیت کند. مالک و صاحب گوسفند. نگهدارنده ٔ گوسفند : مردی بود گوسفنددار. (منتخب قابوسنامه ص 185).
نایافتنیلغتنامه دهخدانایافتنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) که یافتنی نیست . غیرقابل حصول . محال . ممتنعالحصول : اگر خواهی ترا دیوانه سار نشمرند آنچه نایافتنی است مجوی . (قابوسنامه ).