قابلیت تبدیللغتنامه دهخداقابلیت تبدیل . [ ب ِ لی ی َ ت ِت َ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) قابل تعویض بودن . قابلیت تحویل . قابلیت استحاله در فلزات (اصطلاح فیزیک ). رجوع به قابل تبدیل شود
فرایندپذیریprocessabilityواژههای مصوب فرهنگستانقابلیت تبدیل بسپار یا آمیزهای بسپاری به محصولی با کیفیت و مفید، در فرایندهای متداول شکلدهی
پیشدستوارprochiralواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مولکولی نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بیتقارنسازی دارد
پیشدستوارگیprochiralityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت هندسی یک مولکول نادستوار که قابلیت تبدیل شدن به یک مولکول دستوار را در یک مرحلۀ بیتقارنسازی دارد
سوپ ژلاتینیgelatinous soupواژههای مصوب فرهنگستانمحلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است
قابلیتلغتنامه دهخداقابلیت . [ ب ِ لی ی َ] (ع مص جعلی ، اِمص ) شایستگی . سزاواری . برازندگی . استحقاق . استعداد. لیاقت . (ناظم الاطباء) : داد حق را قابلیت شرط نیست . مولوی . || پذی