فین فینلغتنامه دهخدافین فین . (اِ صوت ) فین . نفس به تندی گرفتن . (آنندراج ). رجوع به فین (اِ صوت ) شود.- فین فین کردن . رجوع به این ماده شود.
فین فین کردنلغتنامه دهخدافین فین کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نفس را به تندی و با صدا از بینی بیرون دادن . (فرهنگ فارسی معین ).
چشمه فینلغتنامه دهخداچشمه فین . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است واقع در فین ، و «فین »اسم دو قریه است از قرای کاشان که در دامنه ٔ کوهی در یک فرسخی شهر که ب
فین فین کردنلغتنامه دهخدافین فین کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نفس را به تندی و با صدا از بینی بیرون دادن . (فرهنگ فارسی معین ).
چشمه فینلغتنامه دهخداچشمه فین . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است واقع در فین ، و «فین »اسم دو قریه است از قرای کاشان که در دامنه ٔ کوهی در یک فرسخی شهر که ب
فینلغتنامه دهخدافین . (اِخ ) قصبه ای است در بخش مرکزی شهرستان کاشان که دارای دو قسمت جداگانه ٔ فین بزرگ و فین کوچک است و بعضی آن را فینین مینامند. فین در شش هزارگزی باختر کاشان