فیروزشاهلغتنامه دهخدافیروزشاه . (اِخ ) بهمنی . از مشاهیر سلاطین سند است که در 825 هَ . ق . درگذشته . او راست :در آتش مرده فکر زایل نکنی اندیشه به هر خیال هایل نکنی این نقد خزینه ٔ د
فیروزشاه تغلقلغتنامه دهخدافیروزشاه تغلق . [ هَِ ت ُ ل ُ ] (اِخ ) از شاهان دهلی بوده که در 1351 م . جلوس کرده و در ایجادو تعمیر ابنیه و شهرها و مساجد اهتمام ورزید. وفات وی را به سال 1388
فیروزشاه خلجیلغتنامه دهخدافیروزشاه خلجی . [ هَِ خ َ ] (اِخ ) از امپراطوران اسلامی دهلی ، و اصل او افغانی است و از قبیله ٔ خلجی است . وی در سال 1296 م . به قتل رسید. (از اعلام المنجد).
فیروزجاه سیارلغتنامه دهخدافیروزجاه سیار. [ هَِ س َی ْ یا ] (اِخ ) نام مراتع ییلاقی است که طایفه ٔ فیروزجاهی در آن ییلاق و قشلاق میکنند. و هر خانواده در کنار یکی از چشمه سارهای آن موقتاًس
فیروزجاهلغتنامه دهخدافیروزجاه . (اِخ ) دهی است از بخش بندپی شهرستان بابل که دارای 53تن سکنه است . آب آن از سجادرود و چشمه سارها و محصول عمده اش برنج است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران
فیروزشاه تغلقلغتنامه دهخدافیروزشاه تغلق . [ هَِ ت ُ ل ُ ] (اِخ ) از شاهان دهلی بوده که در 1351 م . جلوس کرده و در ایجادو تعمیر ابنیه و شهرها و مساجد اهتمام ورزید. وفات وی را به سال 1388
فیروزشاه خلجیلغتنامه دهخدافیروزشاه خلجی . [ هَِ خ َ ] (اِخ ) از امپراطوران اسلامی دهلی ، و اصل او افغانی است و از قبیله ٔ خلجی است . وی در سال 1296 م . به قتل رسید. (از اعلام المنجد).
حسینلغتنامه دهخداحسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن فیروزشاه امیر غیاث الدین . رجوع به غیاث الدین سلطان حسین شود.
تاج الدینلغتنامه دهخداتاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ )فیروزشاه . هشتمین از سلاطین گلبرگه از 800 تا 825 حکومت داشت (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 288).
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) (امیر...) نظام الدین بن فیروزشاه بن ارغونشاه . پس از فوت جلال الدین فیروزشاه از امرای متنفذ شاهرخ بن تیمور، منصب او به پسر ارشدش امیر نظ