facetiaeدیکشنری انگلیسی به فارسیfacetiae، لطایف، هزلیات، شوخی، بذله، فکاهیات، مطایبات، شوخیهای خارج از نزاکت
اسکلتنلغتنامه دهخدااسکلتن . [ اِ ک ِ ت ُ ] (اِخ ) یکی از مشاهیر شعرای انگلستان . مولد کمبرلاند سال 1460 م . و وفات در سنه ٔ 1529. وی در فکاهیات و هجاء اشتهار یافته است . اسکلتن بخ
فکاهیلغتنامه دهخدافکاهی . [ ف ُ هی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به فکاهة. || (اِ) نوشته ها و گفته هایی که سبب خندانیدن دیگران شود. ج ، فکاهیات .
تحت البحریلغتنامه دهخداتحت البحری . [ت َ تَل ْ / تُل ْ ب َ ] (از ع ، ص نسبی ) که در زیر آب دریاها باشد، چون نباتات وکوههای آتش فشان . || (اِ مرکب ) اختصاصاً به نوعی کشتی جنگی اطلاق شو
حسرت الملوکلغتنامه دهخداحسرت الملوک . [ ح َ رَ تُل ْ م ُ ] (اِمرکب ) دلمه ٔ مونبار است و آن دلمه (طلمه ) بوده است که از قیمه ریزه ٔ گوشت و برنج پخته پر میکرده اند و نامهای دیگر آن : حس