فولولغتنامه دهخدافولو.(معرب ، اِ) به یونانی حنظل است . (فهرست مخزن الادویه ). هنداونه ٔ ابوجهل . حنظل . رجوع به این کلمات شود.
فولوسگویش اصفهانی تکیه ای: felüs طاری: fülüs طامه ای: felus طرقی: fölös کشه ای: --------- نطنزی: fulus
فولوافاریقونلغتنامه دهخدافولوافاریقون . [ ] (معرب ، اِ) به فارسی برسیان و به سریانی بطباط، و آن عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).
فولوقسلغتنامه دهخدافولوقس . [ ] (معرب ، اِ) حنظل . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فولو و فولوفنیس شود.
فولوافاریقونلغتنامه دهخدافولوافاریقون . [ ] (معرب ، اِ) به فارسی برسیان و به سریانی بطباط، و آن عصی الراعی است . (فهرست مخزن الادویه ).