فورمالیتهلغتنامه دهخدافورمالیته . [ فُرْ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) فرمالیته . مجموعه ٔ اعمال اجباری برای اجرای امری اداری ، قضایی و غیره . آیین تشریفاتی . || ظاهرسازی . (فرهنگ فارسی معین ). درست کردن وضع ظاهری چیزی ، چنانکه عیب آن به نظر نیاید.
مسمیلغتنامه دهخدامسمی . [ م ُ س َم ْ ما ] (از ع ، اِ) صورت ظاهر. فورمالیته . مسما. ظاهر: منظور آن بود که مسمائی به عمل آید.