فهیم خانلغتنامه دهخدافهیم خان . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل که دارای 150 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند و محصول عمده اش غله و لبنیات است . (از فرهن
فهیهلغتنامه دهخدافهیه . [ ف َ ] (ع ص ) عاجز و درمانده به سخن : سفیه فهیه ؛ نادان و عاجز. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فهیملغتنامه دهخدافهیم . [ ف َ ] (ع ص ) نیک دریابنده . دراک . تیزفهم . زودفهم . (یادداشت مؤلف ). بافهم . دانا. (فرهنگ فارسی معین ) : به زمانی نکت و علم و ادب یاد کنی وین ندیده س