فنّاوری بالاسطحhigh technologyواژههای مصوب فرهنگستانفنّاوریای با ساختاری متکی بر دانش و پیچیده که در مقایسه با دیگر فنّاوریها وابستگی بیشتری به تحقیق و توسعه دارد اختـ . بالافن high tech متـ . فنّاوری بالا
فناوریفرهنگ فارسی معین(فَ وَ) (اِ.) 1 - تکنولوژی ، علم به صنایع و حرفه ها. 2 - مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی .
فنّاوریtechnology, technologie (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات و روشهای علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود
پایش فنّاوریtechnology monitoringواژههای مصوب فرهنگستانشناسایی و ارزیابی پیشرفتهای فنّاورانه برای حفظ جایگاه رقابتی
پذیرش فنّاوریtechnology adoption, adoption of technologyواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از فرایند اکتساب فنّاوری که به بومیسازی فنّاوری دریافتشده منجر میشود
رانش فنّاوریtechnology pushواژههای مصوب فرهنگستانپاسخی فنّاورانه ناشی از گسترش مرزهای دانش که به دنبال شناسایی مشکل برای ارائة راهحل است
فنّاوری میانسطحmedium technologyواژههای مصوب فرهنگستانفنّاوریای که بین فنّاوری بالاسطح و فنّاوری پایینسطح قرار میگیرد اختـ . میانفن medium tech متـ . فنّاوری میانه
فنّاوریtechnology, technologie (fr.)واژههای مصوب فرهنگستانتجهیزات و روشهای علمی که در حیطۀ خاصی به کار برده شود
خطِّسیر فنّاوریtechnology trajectoryواژههای مصوب فرهنگستانمسیری که یک شاخۀ خاص از فنّاوری در جریان تکامل خود، طی میکند
دفتر انتقال فنّاوریtechnology transfer office, TTOواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی در داخل یک پژوهشگاه دولتی یا دانشگاه با هدف پر کردن فاصلة میان پژوهش و نوآوری از طریق مدیریت داراییهای فکری
بهرهگیری از فنّاوریtechnology exploitationواژههای مصوب فرهنگستانپیادهسازی و جذب و عملیاتی کردن فنّاوری برای ارتقای کیفیت و بهرهوری و سود بیشتر
پارک علم و فنّاوریscience and technology parkواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی که شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان و گاه دانشگاهها را در مجاورت یکدیگر گردهم میآورد و خدمات زیرساختی به آنها ارائه میدهد