فعیلاسوسلغتنامه دهخدافعیلاسوس . [ ] (معرب ، اِ) گیاهی است از جنس عرطنیثا که بخور مریم است . (فهرست مخزن الادویه ) (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
فیلاسوفلغتنامه دهخدافیلاسوف . [ سُف ْ ] (یونانی ، ص ، اِ) به لغت یونانی دوستدار حکمت ، چه فیلا دوستدار وسوف حکمت را گویند. (برهان ). رجوع به فیلسوف شود.
فیلاقوسلغتنامه دهخدافیلاقوس . [ ف َ ] (اِخ ) نام حکیمی . || نیز نام پدر اسکندر. (آنندراج ). رجوع به فیلیپ شود.
بخور مریملغتنامه دهخدابخور مریم . [ ب َ / ب ُ رِ م َرْ ی َ ] (ترکیب اضافی ) گیاهی است از تیره ٔ پامچالها که از گلهای زینتی مرغوب است . گلهای آن دارای دم گل خمیده میباشد و ریشه اش ضخی
فیلاسوفلغتنامه دهخدافیلاسوف . [ سُف ْ ] (یونانی ، ص ، اِ) به لغت یونانی دوستدار حکمت ، چه فیلا دوستدار وسوف حکمت را گویند. (برهان ). رجوع به فیلسوف شود.