سعیدلغتنامه دهخداسعید. [ س َ ] (اِخ ) ابن فتحون بن مکرم معروف به حمار سرقسطی اندلسی . از ائمه لغت و نحو و جز آن و او را در فلسفه کتابیست بنام شجرةالحکمة. و کتابی در موسیقی و رسا
جابرلغتنامه دهخداجابر. [ ب ِ ] (اِخ ) ابن عمرالمزنی . ابن فتحون او را استدراک کرده و گوید طبری گفته است که عمراو را بر سرزمینی که بوسیله ٔ دجله و فرات آبیاری میشود والی ساخت و ا
حارثلغتنامه دهخداحارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ابی حارثه ، صحابی است و ابن فتحون بنقل از طبری آرد که رسول (ص ) دختر حارث جمرة، را خواستگاری کرد، حارث بدروغ ، گفت که در دختر سیاهی باش
مبارکلغتنامه دهخدامبارک . [ م ُ رَ] (اِخ ) ابن حسن بن احمدبن علی بن فتحان منصور شهرزوری ، مکنی به ابوالکرم ، مقری و در قراآت سرآمد و عالم بود وی در بیست و دوم ذی الحجه سال 550 در