104 مدخل
تانن، تانین، جوهر مازو
tannings
tannined
tanninlike
برنزه کردن، دباغی کردن، برنگ قهوهای و سبزه در آوردن
تانن ها، تانین، جوهر مازو
فایدهداشتن، موثر بودن، تاثیر گذاشتن، نتیجه دادن، نتیجهبخش بودن
گمشده، فدیهدادن، ازادی کسی یا چیزی را خریدن
بازخرید، فدیهدادن، ازادی کسی یا چیزی را خریدن
باصرفه، فایدهدار
فدیه، خون بها، فدا، جزیه، فدیهدادن، ازادی کسی یا چیزی را خریدن