فزعةلغتنامه دهخدافزعة. [ ف ُ زَ ع َ ] (ع ص ) کسی که از مردم ترسد. مرد بسیار ترسنده از مردم . (از منتهی الارب ).
فُزِّعَفرهنگ واژگان قرآنترس و فزع از بين برده شد (ماضي مجهول از تفزيع است ، و تفزيع به معناي از بين بردن ترس ، و وحشت از دلهاست )
فزعدیکشنری عربی به فارسیترسانيدن , بي جرات کردن , ترس , جبن , وحشت زدگي , بي ميلي , بيم , وحشت , ترسيدن (از)
فُزِّعَفرهنگ واژگان قرآنترس و فزع از بين برده شد (ماضي مجهول از تفزيع است ، و تفزيع به معناي از بين بردن ترس ، و وحشت از دلهاست )