قلعه فریزیلغتنامه دهخداقلعه فریزی . [ ق َ ع َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 9هزارگزی شمال باختری مشهد و یکهزارگزی شمال کشف رود. موقع جغراف
فریزیلغتنامه دهخدافریزی . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد که دارای 1401 تن سکنه است . آب از رودخانه و محصولات آنجا، غلات ، بنشن ، سیب زمینی و میو
جان فروزیلغتنامه دهخداجان فروزی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) عمل جان فروز. رجوع به جان فروز شود : پند توچراغ جان فروزیست نشنیدن من ز تنگ روزی است .نظامی .
قلعه فریزیلغتنامه دهخداقلعه فریزی . [ ق َ ع َ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 9هزارگزی شمال باختری مشهد و یکهزارگزی شمال کشف رود. موقع جغراف
فریزیلغتنامه دهخدافریزی . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گلمکان بخش طرقبه ٔ شهرستان مشهد که دارای 1401 تن سکنه است . آب از رودخانه و محصولات آنجا، غلات ، بنشن ، سیب زمینی و میو
اسوپسلغتنامه دهخدااسوپس . [ اِ س ُ پ ُ ] (اِخ ) اِزپ . یکی از حکمای یونان باستان . وی در امثال و قصص مشتمل بر حِکَم و مواعظ مشهور است . گویندوی در مائه ٔ ششم قبل از میلاد در شهر
چنارانلغتنامه دهخداچناران . [ چ ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: یکی از بلوک تابع مشهد مقدس است که از شمال بخاک قوچان ، از جنوب به میانولایت و درزاب ، از سمت غربی و جنوب غربی