26 فرهنگ

2415 مدخل


ترجمه مقاله

فریبا

faribā

۱. فریبنده؛ فریب‌دهنده.
۲.[مجاز] زیبا.
۳. [قدیمی] فریفته؛ فریب‌خورده: ◻︎ هم حور بهشت ناشکیبا از توست / هم جادو و هم پری فریبا از توست (مجد همگر: لغت‌نامه: فریبا).

۱. افسونگر، افسونکار، طناز، فتان، فریبنده، فریفته
۲. خوشگل، زیبا، وجیه

enchanting, glamorous, glamourous, glossy, meretricious, seducer, seductive, specious, tempter, tempting, winning