فروکِشَند فروتر میانگینmean lower low water, MLLWواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندهای فروتر در یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند فروتر مِهین میانگینmean lower low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندهای فروتر در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فراکِشَند فراتر میانگینmean higher high water, MHHWواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فراکِشَندهای فراتر در یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند فروترlower low water, LLWواژههای مصوب فرهنگستانفروکِشَند پایینتر از میان دو فروکِشَندی که در مدت یک روز کِشَندی رخ میدهد
بازۀ فروکِشَند فروتر حارّهایtropic lower-low-water intervalواژههای مصوب فرهنگستانبازۀ ماهکِشَندی مربوط به فروکِشَندهای فروتر میانگین در هنگام کِشَندهای حارّهای
فراکِشَند فروترlower high water, LHWواژههای مصوب فرهنگستانفراکِشَند پایینتر از میان دو فراکِشَندی که در مدت یک روز کِشَندی رخ میدهد
میانگین نابرابری فروکِشَندهای روزانهmean diurnal low-water inequalityواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف ارتفاع میانگین فروکِشَند و میانگین فروکِشَندِ فروتر در هر روز کِشَندی و در طی یک دورۀ نوزدهساله
میانگین نابرابری فراکِشَندهای روزانهmean diurnal high-water inequalityواژههای مصوب فرهنگستاناختلاف ارتفاع میانگین فراکِشَند و میانگین فراکِشَندِ فراتر در هر روز کِشَندی و در طی یک دورۀ نوزدهساله
اسطرلابلغتنامه دهخدااسطرلاب . [ اُ طُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + لامبانِئین ، گرفتن ) اُسترلاب . اُصطرلاب . سُتُرلاب . سُطُرلاب . صُلاّب . آلتی است که برای مشاه
توالی کِشَندsequence of tideواژههای مصوب فرهنگستانترتیب وقوع کِشَندها در یک روز، با علم به این نکته که فراکِشَند فراتر بلافاصله پیش یا پس از فروکِشَند فروتر رخ میدهد
بازۀ فروکِشَند فراترhigher-low-water intervalواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ زمانی بین گذر ماه از روی نصفالنهار مبدأ یا محلی و فروکِشَند فراترِ پسازآن در همان نقطه