واکنش زنجیره‌ای بَسپارازpolymerase chain reaction, PCRواژه‌های مصوب فرهنگستانواکنشی که در آن از زی‌مایۀ دِنابسپارازِ مقاوم در برابر حرارت برای فروکافت (catalysis) ساخت رشته‌های دِنا از روی نسخۀ اصلی با انجام چرخه‌های تکراری ساخت دِنا است
پادتن‌زیمabzymeواژه‌های مصوب فرهنگستانپادتنی که فعالیت زی‌مایه‌ای دارد متـ . زی‌مایۀ پادتنی، آنزیم پادتنی antibody enzyme، پادتن تک‌دودمان فروکافتیcatalytic monoclonal antibody, catmab
فروافتادنلغتنامه دهخدافروافتادن . [ ف ُ اُ دَ ] (مص مرکب ) بزیر افتادن . سقوط. (یادداشت بخط مؤلف ) : چون رسولانش ده گام بتعجیل زنندقیصر از تخت فروافتد و خاقان از گاه . منوچهری .بسان
فرودافتادنلغتنامه دهخدافرودافتادن . [ ف ُ اُ دَ ] (مص مرکب ) آویخته شدن . فروافتادن . سرنگون شدن : تهدل ؛ فرودافتادن شاخهای درخت . (منتهی الارب ). رجوع به فروافتادن شود.