26 فرهنگ

524 مدخل


ترجمه مقاله

فرونشاندن

forunešāndan

۱. تسکین دادن؛ آرام کردن.
۲. برطرف کردن تشنگی، گرسنگی، گرما، و مانند آن.
۳. خاموش کردن.
۴. پایین آوردن از مقام.

alleviate, appease, assuage, attenuate, calm, damp, ease, kill, lull, mollify, relieve, sate, stay