فرهنگ مردمfolkloreواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانهها و تصنیفهای عامیانه
فرهنگ تودهmass cultureواژههای مصوب فرهنگستانفرهنگ اکثریت مردم یک جامعه در تمایز با فرهنگ نخبگان متـ . فرهنگ مردمیpopular culture
فولکلورفرهنگ انتشارات معین(فُ لْ لُ) [ فر. ] (اِمر.) توده شناسی ، علم به افسانه ها، باورها، ترانه ها، و... تودة مردم ، فرهنگ مردم (فره ).
کاوشلغتنامه دهخداکاوش . [ وِ ] (اِمص ) کاویدن . حفر. کندگی . نقب . || تفتیش وتجسس و تفحص . || غور و تفکر و تأمل . (ناظم الاطباء). || نفوذ. تأثیر : پرستیدن داور افزون کنیدز دل
زیارتگاه عرفیsecular shrineواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای طبیعی یا اثر یا بنایی یادمانی و برساخته که در فرهنگ جاری مردمان امروز محل توجه و نوعی ارجگذاری است
چهارسوقواژهنامه آزاددر فرهنگ و کلام مردم شهر نوش آباد به معنای بازار است و هنوز قسمتی از شهر که در قدیم بازار بوده به چهارسوق معروف است.