فرهنگسرافرهنگ انتشارات معین( ~ . سَ) (اِ.) مؤسسه ای برای فعالیت های فرهنگی مراجعه کنندگان که معمولاً دارای کتابخانه ، سینما، تماشاخانه ، موزه ، میدان های ورزشی و اسکان های دیگر است .
کتیرلغتنامه دهخداکتیر. [ ک َ / ک ُ ] (اِ) سراب یعنی زمین شورستان که سپید نماید و در او نبات رسته نبود و از دور مانند آب نماید. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ). سرآب (فرهنگ جهانگیر
شانلغتنامه دهخداشان . (اِ) خانه ٔ زنبور که در آن شهد بود و آن را شانه و کواره و لانه نیز گویند. (شرفنامه ٔ منیری ). خانه ٔ زنبور عسل است و آن را شانه و کواره نیز خوانند. (فرهنگ
ایران خدایلغتنامه دهخداایران خدای . [ خ ُ ] (اِ مرکب ) پادشاه ایران . (فرهنگ فارسی معین ) : سران را که بد هوش و فرهنگ و رای مر او را چه خواندند ایران خدای .فردوسی .
نارخوکلغتنامه دهخدانارخوک . (اِ مرکب ) تریاک و افیون را گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ). تریاک . افیون . کوکنار. (ناظم الاطباء). افیون . (رشیدی ). کلمه ٔ نارکتین و مشتقات آن از این