1756 مدخل
crinkly, curly
غريب , مجعد
(فِ فِ رْ) (ص نسب .) (عا.) موی مجعد، موی پر پیچ و تاب .
موفرفری موی مجعد
چیزی را از خود دور کردن و پرتاب کردن
wave
curl
فرفری
فرفری، مجعد
فرفری جعفری اروپایی
فرفری آهنی