۱. وقت مناسب برای کاری.
۲. زمان؛ وقت.
〈 فرصت دادن: (مصدر لازم) وقت و مجال دادن به کسی برای انجام کاری.
〈 فرصت داشتن: (مصدر لازم) وقت مناسب داشتن برای انجام دادن کاری.
〈 فرصت یافتن: (مصدر لازم) بهدست آوردن وقت مناسب برای انجام کاری.
زمان
۱. فراغت، مجال
۲. امکان، یارا
۳. زمان، نوبت، وقت
۴. درنگ، ضربالاجل، فرجه، مجال، مهلت، وقت، وقفه
chance, grace, occasion, opening, opportunity, scope, start, toehold, vantage