فرشاپورلغتنامه دهخدافرشاپور. [ ف َ ] (اِخ ) شهر و ولایت وسیعی است از اعمال لهاور (لاهور) که میان لهاور و غزنه واقع است . (معجم البلدان ). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
فرشاورلغتنامه دهخدافرشاور. [ ف َ وَ ] (اِخ ) از شهرهای سند. (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ص 259). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
فرشاپورلغتنامه دهخدافرشاپور. [ ف َ ] (اِخ ) شهر و ولایت وسیعی است از اعمال لهاور (لاهور) که میان لهاور و غزنه واقع است . (معجم البلدان ). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
فرشاورلغتنامه دهخدافرشاور. [ ف َ وَ ] (اِخ ) از شهرهای سند. (نزهة القلوب حمداﷲ مستوفی ص 259). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
دارالشفالغتنامه دهخدادارالشفا. [ رُش ْ ش ِ ] (اِخ ) مدرسه دینی بزرگی است در شهر قم که سابقاً مریضخانه ٔ آستانه بود و فتح علیشاه در موقع ساختمان مدرسه ٔ فیضیه به سال 1312 هَ . ق . آن