26 فرهنگ

1624 مدخل


فرزام

farzām

سزاوار؛ شایسته؛ درخور؛ لایق: ◻︎ مکن ای روی‌نکو، زشتی با عاشق خویش / کز نکورویان زشتی نبُوَد فرزاما (دقیقی: ۹۵).