فردیت

fardiy[y]at

معنی

یکتایی؛ یگانگی.

دیکشنری

individuality, individualization, personality

جست‌وجوی دقیق

فردیت

دیکشنری فارسی به عربی

فردية

فردیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

individuality, individualization, personality

فردیت

فرهنگ انتشارات معین

(فَ یَّ) [ ع . فردیة ] (مص جع .) 1 - یکتایی ، یگانگی . 2 - طاق بودن .

فردیت

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

یکتایی؛ یگانگی.

فردیت

individuality

واژه‌های مصوب فرهنگستان

مجموع صفاتی که فرد یا چیزی را از هم‌نوعان و هم‌جنسانش متمایز می‌کند

جست‌وجوی مشابه

فردیت زدایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depersonalization

فردیت زدایی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

depersonalize

فردیت‌زدودگی

deindividuation

واژه‌های مصوب فرهنگستان

حالت ناشناختگی نسبی فرد در گروه همراه با کاهش احساس فردیت اعضا و تقلیل خودآگاهی و تضعیف محدودیت‌های درونی اعضای گروه

دارای فردیت کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

individualize

فردی

فرهنگ سره

یکای

جست‌وجوی متن

individualise

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فردیت

idiosyncrasy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فردیت، شیوه ویژه هر نویسنده، حال مخصوص، طبیعت ویژه، طرز فکر ویژه، خصوصیاتاخلاقی

فردیت

fardiy[y]at

معنی

دیکشنری

جست‌وجوی دقیق

فردیت

دیکشنری فارسی به عربی

فردیت

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فردیت

فرهنگ انتشارات معین

فردیت

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

فردیت

individuality

واژه‌های مصوب فرهنگستان

جست‌وجوی مشابه

فردیت زدایی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فردیت زدایی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فردیت‌زدودگی

deindividuation

واژه‌های مصوب فرهنگستان

دارای فردیت کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فردی

فرهنگ سره

جست‌وجوی متن

individualise

دیکشنری انگلیسی به فارسی

idiosyncrasy

دیکشنری انگلیسی به فارسی

individualities

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فردیت‌زدودگی

deindividuation

واژه‌های مصوب فرهنگستان

overindividualism

دیکشنری انگلیسی به فارسی