فراکاویprobing 2واژههای مصوب فرهنگستانروشی در سامانههای دادهخواهی که در آن از گروهی از کاربران بهطور همزمان دادهخواهی میشود
فالگوییلغتنامه دهخدافالگویی . (حامص مرکب ) کار فالگو. فالگیری . طالعبینی . فال بینی . رجوع به فال و فال بینی شود.
ابوعبدالغتنامه دهخداابوعبدا. [ اَ ع َ دِل ْ لاه ](اِخ ) فرالاوی . محمدبن موسی . از اجله ٔ شعرای دوره ٔ سامانیان . معاصر شهید و رودکی . او عمری طویل یافته و ویرا جز دیوان غزل و قصید
بنلادفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. = بنیاد: ◻︎ لاد را بر بنای محکم نه / که نگهدار لاد بنلاد است (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۳۹). ٢. پشتیبان.
کرنجوفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکابوس؛ بختک: ◻︎ ز ناگه بار پیری بر من افتاد / چو بر خفته فتد ناگه کرنجو (فرالاوی: شاعران بیدیوان: ۴۲).
بی بالادلغتنامه دهخدابی بالاد. (ص مرکب ) بی جنیبت : من رهی پیر و سست پای شدم نتوان راه کرد بی بالاد. فرالاوی .رجوع به بالاد شود.
پادهلغتنامه دهخداپاده . [ دَ / دِ ] (اِ) گله ٔ خر و گاو. (برهان ) : ماده گاوان پاده اش هر یک شاه پرور بود چو پرمایون . فرالاوی .به غور چون تو بود پاده ای به یک من آردبه هند چون