فرازمانلغتنامه دهخدافرازمان . [ ف َ ] (اِ) حکم و فرمان . (برهان ). حکم و فرمان عالی . (آنندراج ). برساخته ٔ دساتیر و تصرفی در لغت «فرمان » است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به فرمان شود.
فرازمانفرهنگ نامها(تلفظ: farāzmān) (فراز + مان/من = اندیشه) ، دارای اندیشه بلند ، دارای افکار متعالی .
باد فرازمینگَردsupergeostrophic windواژههای مصوب فرهنگستانبادی با سرعت بیشتر از باد زمینگَردی که از شیو فشار موجود حاصل شده است
باد فروزمینگَردsubgeostrophic windواژههای مصوب فرهنگستانبادی با سرعت کمتر از باد زمینگَردی که از شیو فشار موجود حاصل شده است
فرجامینلغتنامه دهخدافرجامین . [ ف َ ] (ص نسبی ) آخرین . مقابل نخستین و اولین . (یادداشت به خط مؤلف ).