فرارجاملغتنامه دهخدافرارجام . [ ] (اِ) نام روان سپهر ثوابت است . (انجمن آرا) (فرهنگ دساتیر). از برساخته های فرقه ٔ آذرکیوان است .
تدنیقلغتنامه دهخداتدنیق . [ ت َ ] (ع مص ) استقصا کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد) (المنجد). نیک نگریستن در کاری و استقصا کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء)
فاجاملغتنامه دهخدافاجام . (اِ) باقیمانده ٔ خرما و انگور که بر درخت مانده باشد. (برهان )(رشیدی ). || فوق و بالا. (ناظم الاطباء).