فرآوریواژهنامه آزادتوليد انجام عملی بر روی ماده بمنظور بهبود کیفیت آن ( مثل پاستوریزه کردن شیر ) یا تبدیل آن به ماده ای دیگر (مثل تبدیل شیر به ماست یا سایر مشتقات آن )
فراوری پیوستهcontinuous processingواژههای مصوب فرهنگستانسامانۀ خودکار فراوری که در آن عملیات به شکل پیوسته انجام میگیرد
فراوری سردپختcook chill processingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرایند تهیة مواد غذایی، شامل پخت غیرپیوستة یکمرحلهای و سرد کردن فوری تا دمایی بالاتر از نقطة انجماد
فراوری فشاربالاhigh-pressure processingواژههای مصوب فرهنگستاننگهداری غیرحرارتی مواد غذایی در فشار ثابت و بسیار بالا برای متوقف کردن رشد ریزاندامگانها
فرآوریدنلغتنامه دهخدافرآوریدن . [ ف َ وَ دَ ] (مص مرکب ) به زیر آوردن و به زیر آمدن کنانیدن . || فروبردن و بلع کردن و فرودادن . (ناظم الاطباء).
غذای پالیدهrefined foodواژههای مصوب فرهنگستانغذای فراوریشدهای که در طی فراوری، بخشی از مواد مغذی خود را از دست میدهد
فرآوریدنلغتنامه دهخدافرآوریدن . [ ف َ وَ دَ ] (مص مرکب ) به زیر آوردن و به زیر آمدن کنانیدن . || فروبردن و بلع کردن و فرودادن . (ناظم الاطباء).