فدافرهنگ انتشارات معین(فِ) [ ع . فداء ] 1 - (اِ.) آن چه که نثار می شود. 2 - (مص ل .) مالی یا چیزی را برای رهایی خود یا دیگری دادن . 3 - (اِ.) سربها، آن چه اسیران برای رهایی خود دهند.
فدا شدنفرهنگ انتشارات معین( ~ . شُ دَ) [ ع - فا. ] (مص ل .) در راه کسی یا هدفی جان خود را دادن ، قربانی شدن .
فدراسیونفرهنگ انتشارات معین(فِ یُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - اتحادیه ای مرکب از چند کشور یا استان . 2 - سازمان یا انجمنی که برای ادارة یک رشته ورزشی تشکیل می شود.
فدرالفرهنگ انتشارات معین(فِ دِ) [ فر. ] (ص .) نوعی حکومت مرکب از دولت های مستقل ایالتی و یک دولت مرکزی که توسط مردم همة ایالت ها انتخاب می شود.
فدافرهنگ انتشارات معین(فِ) [ ع . فداء ] 1 - (اِ.) آن چه که نثار می شود. 2 - (مص ل .) مالی یا چیزی را برای رهایی خود یا دیگری دادن . 3 - (اِ.) سربها، آن چه اسیران برای رهایی خود دهند.
فِدْيَةٌفرهنگ واژگان قرآنعَوَض - جايگزين (فداء و فدية عبارت جايگزيني مال يا شخص ديگري به جاي خود براي رهايي از كيفرعملي يا رفع اسارت در جنگ )