تسلملغتنامه دهخداتسلم . [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) فاپذیرفتن . (تاج المصادر بیهقی ). پذیرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فاستدن . (زوزنی ). گرفتن . (از متن اللغة
اتعادلغتنامه دهخدااتعاد. [ اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) وعده پذیرفتن . وعده فاپذیرفتن . (زوزنی ). با کسی وعده کردن . با یکدیگر وعده نهادن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || با هم وعده ٔ
ژیردانولغتنامه دهخداژیردانو. [ ی ُ ن ُ ] (اِخ ) لوکا. نام نقاش ایطالیائی از اهالی ناپل . و او را ایل فاپرستو نامند. مولد و وفاتش به ناپل بود (1632-1705 م .).
انتصاحلغتنامه دهخداانتصاح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نصیحت پذیرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ) (فرهنگ فارسی معین ). نصیحت کسی را پذیرفتن