فالعیاذبالغتنامه دهخدافالعیاذبا. [ فَل ْ ذُ بِل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ، صوت مرکب ) پس پناه بر خدا از دست شیطان . (یادداشت بخط مؤلف ). در مورد تحذیر و استنکاف از قبول امری به کار ر
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی محمد الیزیدی مکنی به ابوجعفر. حافظ ابوالقاسم بن عساکر در تاریخ دمشق گوید: احمدبن محمدبن یحیی بن المبارک بن المغیرة ابوجعفر العدو
فالعیاذبالغتنامه دهخدافالعیاذبا. [ فَل ْ ذُ بِل ْ لاه ] (ع جمله ٔ اسمیه ، صوت مرکب ) پس پناه بر خدا از دست شیطان . (یادداشت بخط مؤلف ). در مورد تحذیر و استنکاف از قبول امری به کار ر
ساروغلغتنامه دهخداساروغ . (اِخ ) ابن ارغوابن فالع، جد ابراهیم نبی ، به روایت طبری و مسعودی است . نسب او چنین است : ابراهیم بن آزربن قطوربن ساروغ بن ارغوابن فالعبن شالخ . رجوع به