towدیکشنری انگلیسی به فارسیدوچرخه، یدک کش، طناب، یدک کشی، دوتا، زنجیر، با طناب بدنبال کشیدن، هر دو تا
ابیوردلغتنامه دهخداابیورد. [ اَ وَ ] (اِخ ) یاقوت گوید: ایرانیان در اخبار خویش آرندکه کیکاوس زمینی را بخراسان به اقطاع باوردبن گودرزکرد و او شهری بدانجا بساخت که بنام بانی آن باور