فخرالملکلغتنامه دهخدافخرالملک . [ ف َ رُل ْ م ُ ] (اِخ ) خراسانی ، ملقب به شمس الدوله . یکی از ممدوحان امام هروی شاعر معروف قرن هفتم هجری است که شاعر را مدتی در تحت حمایت خود داشت .
فخرالملکلغتنامه دهخدافخرالملک . [ ف َ رُل ْ م ُ ] (اِخ ) علی بن حسن ، مکنی به ابوالمظفر. فرزند خواجه نظام الملک است که به وزارت سلطان برکیارق و سلطان سنجر سلجوقی رسیده است . (از تار
فخرالملکلغتنامه دهخدافخرالملک . [ ف َ رُل ْ م ُ ] (اِخ ) محمدبن علی بن خلف (مقتول به سال 407 هَ . ق . / 1016 م .) وزیر بهأالدولةبن عضدالدوله ٔ دیلمی و از بزرگترین وزرای آل بویه است
فخرالمتکلمینلغتنامه دهخدافخرالمتکلمین . [ ف َ رُل ْ م ُ ت َ ک َل ْ ل ِ ] (اِخ ) لقب حافظ شیرازی است . (ریحانة الادب ج 3 ص 197). رجوع به حافظ شود.
فخرالمحققینلغتنامه دهخدافخرالمحققین . [ ف َ رُ ل ْ م ُ ح َق ْ ق ِ ] (اِخ ) محمدبن علامه ٔ حلی ، گاه او را به لقب فخرالاسلام ، فخرالدین و رأس المدققین هم خوانده اند. از اعاظم و محققان
بتن فراعملکردultra high-performance concrete, UHPCواژههای مصوب فرهنگستانبتنی که ویژگیهای لازم در زمینة دوام و شکلپذیری کششی (tensile ductility) و چغرمگی (toughness) را دارد و کمینة مقاومت فشاری مشخصة آن 150 مگاپاسکال است
صدرالدینلغتنامه دهخداصدرالدین .[ ص َ رُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن فخرالملک مظفربن نظام الملک . وی پس از کشته شدن پدر خویش بدست فدائیان متقلد وزرات سلطان سنجر شد و تکبر و نخوت را پیشه ساخ
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) فخرالملک عماربن محمد برادر امین الدوله . رجوع به عمار... شود.
طاهرلغتنامه دهخداطاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن فخرالملک بن نظام الملک ملقب بناصرالدین در درج وزارت ، و دری برج صدارت بود و بعد از عزل قوام الدین درگزینی به وزارت سلطان سنجر قیام نمود
ابوغالبلغتنامه دهخداابوغالب . [ اَ ل ِ ] (اِخ ) فخرالملک محمدبن علی . رجوع به ابوغالب محمدبن علی ... شود.
ناصرالدینلغتنامه دهخداناصرالدین . [ ص ِ رُدْ دی ] (اِخ ) طاهربن فخرالملک بن خواجه نظام الملک ، مکنی به ابوالفتح . وی پس از ابوالقاسم درگزینی به سال 528 به وزارت سلطان سنجر سلجوقی رسی