عمرانلغتنامه دهخداعمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن فاهث بن لاوی بن یعقوب . نام پدر موسی و هارون است به روایات مسلمین . و نام او را «عمران بن یصهربن فاهث » نیز گفته اند. (از حبیب السیر
عمرانلغتنامه دهخداعمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن یصهربن فاهث . نام پدر موسی و هارون است و او را «عمران بن فاهث بن لاوی بن یعقوب » نیز گفته اند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 80).- موسی
عمراملغتنامه دهخداعمرام . [ ] (اِخ ) بمعنی قوم خدای تعالی است ، و آن نام «لاری » پدر موسی باشد. (از قاموس کتاب مقدس ). عِمران . رجوع به عمران (ابن فاهث بن لاوی بن ...) شود.
تبطیحلغتنامه دهخداتبطیح . [ ت َ ] (ع مص )سنگریز انداخته پاکوب و برابر کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ریختن سنگریز در جایی و آن را برابر و مسطح کردن . (ناظم الاطباء): بطح المسج
استعارةلغتنامه دهخدااستعارة. [ اِ ت ِ رَ ] (ع مص ) استعارت . بعاریت خواستن چیزی را. (منتهی الارب ). عاریت خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). || تنها شدن . انفراد. یقال : استعور؛ اذا ان