throughدیکشنری انگلیسی به فارسیاز طریق، از میان، سرتاسر، از توی، از اغاز تا انتها، تمام، مستقیم، تمام شده، بواسطه، از وسط، بخاطر، در ظرف
جانیلغتنامه دهخداجانی . (ع ص ) چیننده ٔ میوه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (المنجد). ج جُناة و جُنّاء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). چیننده . چنانکه میوه از درخ
اغتلاملغتنامه دهخدااغتلام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تیز شدن شهوت جماع . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مغلوب شهوت شدن مرد: غلم الرجل و اغتلم ؛ غلب شهوته . (از اقرب الموارد).
حطیئةلغتنامه دهخداحطیئة. [ ح ُ طَ ءَ ] (اِخ )جرول بن اوس بن مالک عیسی ، مکنی به ابی ملیکة. شاعری مخضرمی از قبیله ٔ قیس . متوفی به سال 30 هَ . ق . او رادیوانی است . و ابن الندیم گ
ممکناتلغتنامه دهخداممکنات . [ م ُ ک ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ممکنة. کلیه ٔ موجودات عالم را ممکنات گویند بجز موجود واحدی که مبداء کل است . موجودات ، ممکنات ذاتی و واحبات غیری اند که آن غ
اختلاسلغتنامه دهخدااختلاس . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ربودن . (تاج المصادر بیهقی ). مخالسه . تخلس . (زوزنی ). || زود ربودن . سلب کردن . || مؤلف آنندراج آرد: فی الاصطلاح ، ادا کردن است م