فاعتبروا یا اولی الالبابلغتنامه دهخدافاعتبروا یا اولی الالباب . [ فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُلِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) مانند عبارت بالا به کار رود. و معنی آن ، عبرت گیرید ای صاحبان عقل .
فاعتبروا یا اولی الابصارلغتنامه دهخدافاعتبروا یا اولی الابصار. [فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُ لِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) در مقام شگفتی از چیزی یا کاری یا گفتاری بر زبان رانند. پس عبرت گیرید ای دار
اعتشاشلغتنامه دهخدااعتشاش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) خانه ساختن مرغ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آشیانه بپا کردن مرغ . (از اقرب الموارد). || خواربار اندک آوردن . (منتهی ا
اعتشاءلغتنامه دهخدااعتشاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از دور دیدن آتش را و قصد روشنی آن کردن . (ناظم الاطباء). دیدن ازدور بشب آتش را و آهنگ رفتن سوی آن کردن . (از اقرب الموارد). بشب از دو
فاعتبروا یا اولی الالبابلغتنامه دهخدافاعتبروا یا اولی الالباب . [ فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُلِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) مانند عبارت بالا به کار رود. و معنی آن ، عبرت گیرید ای صاحبان عقل .
فاعتبروا یا اولی الابصارلغتنامه دهخدافاعتبروا یا اولی الابصار. [فَعْ ت َ ب ِ رو یا اُ لِل ْ اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) در مقام شگفتی از چیزی یا کاری یا گفتاری بر زبان رانند. پس عبرت گیرید ای دار
مُسْتَأْنِسِينَفرهنگ واژگان قرآنأُنس گرفته ها - سرگرم شده ها (َفَإِذَا طَعِمْتُمْ فَـﭑنتَشِرُواْ وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ" يعني بعد از خوردن غذا در منزل پيامبر صلي الله عليه وآله سرگرم
يَسْأَلُکَفرهنگ واژگان قرآناز تو می پرسد (در عبارت "يَسْأَلُکَ ﭐلنَّاسُ عَنِ ﭐلسَّاعَةِ " چون جمله با فعل شروع شده مفرد آمده ولی با توجه به فاعلش جمع معنی می شود )
وَرَدَفرهنگ واژگان قرآنبه لب آب رفت ( کلمه وَرَد در اصل لغت به معناي قصد رفتن بسوي آب است و به تدريج در چيزهاي ديگر استعمال شده ، مثلا گفتهاند : وردت الماء - به لب آب رفتم مصدر آن ورو