فرهنگ فارسی عمید
۱. (زیستشناسی) پرندهای خاکیرنگ، کوچکتر از کبوتر، با طوق دور گردن که گوشت آن برای معالجۀ رعشه، فالج، و سستی اعضا مفید است؛ کالنجه؛ کوکو؛ قمری: ◻︎ آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو / بر درگه آن شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای / بنشسته و میگفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲).۲. (موسیقی)