فحص الاجملغتنامه دهخدافحص الاجم . [ ف َ صُل ْ اَ ] (اِخ ) حصاری بلند و استوار در افریقا. (معجم البلدان ).
الفحصلغتنامه دهخداالفحص . [ ] (اِخ ) شهری است در غرناطه (اسپانیا) و معادن جیوه و آهن دارد. (از نخبةالدهر دمشقی ص 242).
غبن الفاحشلغتنامه دهخداغبن الفاحش . [ غ َ نُل ْ ح ِ ] (ع اِ مرکب ) غَبن ِ فاحش . خسارت صریح و بسیار در خرید جنس به نهجی که دو شخص ماهر از دستورات خرید و فروخت خساره ٔ زیاداز حد عادات
لیثلغتنامه دهخدالیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن مظفربن نصربن سیار. صاحب خلیل و مؤلف کتاب العین و آنگاه که لغویین لیث مطلق گویند مراد همین کس است ، چنانکه جوالیقی در المعرب و جز آن .