انجداللغتنامه دهخداانجدال . [ اِ ج ِ ] (ع مص ) بر زمین افتادن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). بر زمین افتاده شدن . (آنندراج ). یقال : جد
اثناءلغتنامه دهخدااثناء. [ اِ ] (ع مص ) ستودن . ثنا گفتن . (تاج المصادر): اثنی علیه . (منتهی الارب ). افاضل جهان و شعرای عصر مبالغتها نموده و در اِثناء و اطرای او قصاید پرداخته .